آقای مهدی فرمانیان رئیس دانشکده مذاهب در دانشگاه ادیان و مذاهب به تاریخ چهارشنبه ۹ دی ۱۳۹۴ مصاحبه ای با خبرگزاری «مهر» انجام داده که در سایت این خبرگزاری با عنوان «بررسی سیره علمای شیعه دربرخورد با اهل سنت» درج شده است. در میان سخنان ایشان نکته ای نظر بنده را جلب کرد:

خبرنگار: در دوران صفویه که یک حکومت شیعی با وسعت زیاد تشکیل شد و علما نیز در دربار جایگاهی داشتند، همان سیره تقریبی علمای سلف حفظ شد؟

فرمانیان: به صورت کلی علمای دوره صفویه دو دسته بودند؛ عده ای از علمای آن دورهمعتدل و تقریبی بودند و عده ای از علما اخباری بودند، خود علمای اخباری هم دو دسته می شدند، اخباری های معتدل و اخباری های تند؛ مثلا شیخ حر عاملی و علامه مجلسی جزو اخباری های معتدل هستند و اهل سنت را مسلمان می دانند و ارتباط با آن ها را لازم و جایز می دانستند یعنی احادیث ائمه را در ارتباط با اهل سنت قبول داشتند. اما عده ای از اخباری ها تند بودند که بین خود شیعه هم اختلاف ایجاد کردند، مثلا میرزا محمد اخباری، که بالای منبر به مجتهدین توهین می کرد یعنی کاری که الان الهیاری انجام می دهد، که به علما توهین می کند. آن زمان میرزا محمد اخباری آن کار را می کرد. و در یک جلسه دعوایی رخ داد بین میرزا محمد اخباری و طرفداران اصولیون و در همین جا میرزا محمد توسط شیعیان اصولی کشته می شود. در زمان قاجار فضا بهتر می شود چون تفکر ملاصدرا کم کم ظهور و بروز پیدا می کند.

********
نکته ای که در صدد بیان آن هستم این است که میرزا محمد اخباری متولد 1178 است و با فتحعلی شاه قاجار مراوده داشته است، اما آقای فرمانیان وی را از علمای دوره صفوی می داند و این در حالی است که حکومت صفویه در 1135 پایان یافت. یعنی میرزا محمد 43 سال بعد از فروپاشی صفویه به دنیا آمده است.
ضمن اینکه مقایسه الهیاری و میرزا محمد ‫#‏اخباری‬ کاملا بی ربط است، میرزا محمد یک رجل علمی و صاحب تالیفات بسیاری است و به بحث و مناظره رو در رو با بزرگترین رجال شیعه معاصرش مانند شیخ جعفر کاشف الغطا و سید علی طباطبایی صاحب ریاض می پردازد نه مانند الهیاری که در آن سر دنیا نشسته و نفس کش می طلبد.

لینک مطلب: 
http://goo.gl/8QP170


دوستی در فیسبوک به نام Haady Macaarem مطلب را اینگونه تکمیل کردند:

فرمایشات منقول و منتسب به ایشان، مصداق تمام و کمال "خسن و خسین هر سه دختران مغاویه هستند" است. اگر قرار به نقد بود تک تک ادعاهای ایشان محل بحث، و عامیانه است. مساوق دانستن اعتدالیون و تقریبیون، جدا سازی اعتدال و تقریب از اخباریان. تنها اخباریان را به دو گروه تندرو و میانه رو تقسیم کردن (کأنّ در بین اصولیان تندرو نداشتیم)، اینکه اخباریان تندرو اهل سنت را مسلمان ندانستند هم نه به این اطلاق صحیح است (بسیاری از اخباریان در اسلام ظاهری عامه بحثی ندارند) و نه اختصاص به اخباریان دارد (اصولیانی هستند که عامه را از دایره مسلمین خارج میدانند.). ادعا کرده برخی از اخباریان ارتباط با اهل سنت را لازم دانسته! که و در کجا؟ ادعا شده میرزا محمد مرحوم بر سر منبر مجتهدین را فحش میداد! این هم از اقاویل قصص العلمائی و ادعای دشمنان او برای ایجاد مبرری برای توجیه قتل اوست و لذا غیر قابل قبول است. به شهادت تألیفاتش نسبت به علماء اخباری و اصولی متقدم و معاصر خود نهایت احترام و تبجیل را نموده است.
تصور کرده در زمان قاجار روحیه ولائی و تبرائی علما کمتر شده و لذا گفته فضا بهتر شده. حال آنکه مطلب برعکس است و معارف اهل بیت خصوصا مباحث تولا و تبری کما و کیفا رو به ازدیاد و توسعه بوده، بله به این معنی فضا بهتر شده بود. و ...